معرفی کتاب

معرفی کتاب

«علمدار» کاری از گروه انتشاراتی شهید ابراهیم هادی است. این کتاب زندگینامه و خاطراتی از سردار شهید سید مجتبی علمدار است.

بخشی از متن کتاب

جمعه ها در مسجد امام حسن مجتبی(ع) دعای ندبه خوانده می شد. مداح آقا سید مجتبی علمدار بود. با آن صدای زیبایی که انسان را به وجد می آورد.
همیشه بعد از اتمام دعا, برای فوتبال می رفتیم به محله بخش هشت. خیلی ها ابتدا برای فوتبال به دعای ندبه می آمدند و کم کم با اهل بیت(ع) آشنا می شدند. آقا سید با وجود درد زیادی که به دلیل مجروحیت زمان جنگ در ناحیه زانوی پایش داشت به همراه ما می آمد و با جدیت فوتبال بازی می کرد. واقعا بازی او حرف نداشت. خیلی ها باور نمی کردند یک مداح خوش صدا و یک پاسدار اینقدر خوب بازی کند. زمانی که برای فوتبال می رفتیم گاهی اوقات می شد که از دهان سید خون جاری می شد. این هم از آثار شیمیایی شدن سید در جنگ بود. اما ایشان طوری که کسی متوجه نشود به گوشه ای می رفت تا کسی آن صحنه را نبیند با موجب ناراحتی کسی نشود و به قول خودش اجرش از بین نرود.
بعد از بازی بچه ها سر بردو باخت و نحوه داوری و ...با هم بحث می کردند. در یکی از روزها آقا سید, همه بچه ها را جمع کرد و گفت: "بازی خشک و خالی صفا نداره حتما باید توی بازی شرطبندی هم باشه!"
همه جا خوردیم!آقاسید و این حرف ها؟!
یکی از بچه ها گفت:"آقا سید شرطبندی؟! از شما دیگه انتظار نداشتیم!"
سید خنده ای کرد و گفت:"البته شرطبندی حلال!"
با تفجب نگاهش کردیم. گفت:"هر تیمی که بازنده شد برای تیم برنده باید صد تا صلوات بفرسته."
همه قبول کردند. از آن به بعد هروقت بازی می کردیم, یا صلوات دهنده بودیم یا صلوات گیرنده.
با این کار آقا سید, کلمه برد و باخت و ناراحتی بعد از آن در ذهن بچه ها به اثری مثبت تبدیل شد.