تاریخ درج دوشنبه 09 تير 1399 در 09:00 کد خبر : 3691
ف

معرفی کتاب

معرفی کتاب

بهشتی از زبان بهشتی

معرفی کتاب

این کتاب در کتابخانه شهید ملک زاده موجود است


معرفی کتاب

«بهشتی از زبان بهشتی» از چند جهت اهمیت ویژه ای دارد. یکی از این جهت که این کتاب روایت زندگی شهید مظلوم محمد بهشتی است و از سویی هم یک نوآوری در عرصه تدوین تاریخ شفاهی است.

مخاطب در این کتاب جنبه های مختلف زندگی شهید بهشتی را از زبان خود او می خواند. به طوری که برای تدوین این اثر از تمام مکتوبات شهید و بیانات منتشر نشده ایشان استفاده شده که از طریق مرکز حفظ آثار ایشان در دسترس نویسنده قرار گرفت. همچنین به جراید و نشریاتی که در مورد ایشان مطلبی نوشته و یا صحبت های ایشان را منتشر کرده بودند، مراجعه و سخنان مرتبطشان با هر بخش را به صورتی مرتب، به شکل خاطرات چاپ شده است.

نگارش و تهیه این کتاب ۷ سال به طول انجامید، چراکه هم خود نویسنده نسبت مطالب و شخصیت شهید حساسیت داشته و هم رجوع به منابع و دسته بندی هر کدام از فصول زمان بر بوده است.

این کتاب در مجموع سه جلد است: جلد اول روایت زندگی شهید از زبان خود شهید می پردازد و خاطرات ایشان را از هنگام تولد و کودکی، تحصیل، ورود به حوزه علمیه، سفر به آلمان، آشنایی با امام خمینی، برگشت از آلمان و ورود به مسائل سیاسی و مبارزاتی، ماجرای زندانی شدن و انقلاب اسلامی و مسئولیت هایی که در نظام داشتند را تا زمان شهادت ایشان دربرمی گیرد.
این جلد از کتاب یازده فصل دارد که فصل آخر آن تحت عنوان «سکوت» به پاسخ شبهاتی می پردازد که در مورد شهید مطرح شده بود. عنوان این فصل هم از عملکرد خود شهید برداشت شده است؛ چراکه این بزرگوار هیچ گاه برای دفاع از خود لب سخن باز نکردند. به طور کلی گفته اند که زمان، زمان شایعات بوده و بازار شایعات داغ است و بعد هم از توطئه دشمن خبر داده و گفته اند که دشمن از این طریق میخواهد شخصیت های نظام را بد نام کند.

جلد دوم به نظرات ایشان در مورد حکومت اسلامی و جامعه اسلامی میپردازد و جلد سوم هم مجموع اسناد و عکس هایی است که از زمان زندگی ایشان تا لحظه شهادت را شامل می شود.

 


بخشی از متن کتاب

آقا ما باید خودمان را آماده کنیم... آخر این آماده کردن با لفظ که نمی شود, آمادگی که بعدش پشیمانی نباشد, چون بنده از این آماده های پشیمان به چشمم پشت میله های زندان دیده ام. آقایی که خودش را آماده خیال می کرد_البته در تشکیلات غیر اسلامی در یک تشکیلات دیگر_ بنده رفته بودم به دیدار یک زندانی با ایمان مسلمان و با او صحبت کنم, از دوستانمان بود,این آقا هم خانمش آمده بود با وی صحبت کند, چند سالی زندانی بود, از گروه های دیگر بود, در حضور من فحش می داد به تمام همکاران قبلی اش, می گفت پدرسوخته های خائن ما را اینجا به زندان انداخته اند. خوب به چشم می خورد که این اقا اصلا از به زندان افتادن پشیمان است. منتها راه چاره ای نداشت. کجا می خواهند این آقایان, ماها, اقایان و خانم های مبارز کجا می خواهند این مقاومت در برابر سختی های زندان را بهش عادت کنند, تمرین کنند. یا هر سختی دیگر را, زندان فقط یکی از آن هاست. "روزه" یکی دیگر از این تمرین هاست. آیا جز با اراده ای نیرومند, با اراده ای قوی, با قدرت نفس در برابر گرسنگی, تشنگی, نیازهای جنسی و امثال این ها, آیا جز با این تمرین ها می شود به این نتیجه رسید؟ 

 

 

مرکز نیکوکاری
جهادی
هیئت نوجوانان
خادمین
کتاب خانه
پیروان عترت
انصارالقیامه
مزار شهدا
دارالقرآن