تاریخ درج سه شنبه 22 تير 1400 در 11:32 کد خبر : 4155
ف

شهید غلامرضا کرمانی

شهید غلامرضا کرمانی

شهید جاویدالاثر

شهید غلامرضا کرمانی

نام : غلام رضا

نام خانوادگی : کرمانی

تاریخ تولد : 42/9/28

تاریخ شهادت : 61/8/30

محل شهادت : سومار -عملیات مسلم ابن عقیل


زندگی نامه :

در شبی سرد پاییزی مصادف با ۲۸ آذر۱۳۴۲ سوم شعبان در بیمارستان کمالی دیده به جهان گشود.
  او فرزند چهارم خانواده بود و سه برادر ویک خواهر بزرگتر داشت.
او پسری بسیار زیبا ،مهربان وشجاع و بسیار با هوش بود؛ با اخلاق خوبی که داشت همه او را دوست داشتند. و برای کمک به دیگران هر کاری که از دستش برمی آمد، دریغ نمی کرد.
سال ۵۷ او پانزده سال بیشتر نداشت اما داوطلبانه همراه برادر دیگرش و چند تن از دوستانش نفت به در منزل ها می بردند وهمچنین در راهپیمایی ها شرکت می‌کرد. پس‌از پیروزی انقلاب هم اصلا آرام ننشست وهر کاری که ازدستش بر می آمد برای انقلاب اسلامی نوپا انجام می‌داد.
شب ها به پاسداری و کشیک می پرداخت و در اولین گروه‌های جهاد سازندگی به فرمان امام خمینی به همراه گروهای دانش آموزی و دانشگاهی به روستا های اطراف کرج رفته و در ساخت منزل برای یک خانواده بی‌بضاعت و بی سرپرست وهمچنین درو به کشاورزان منطقه کمک می‌کردند.
آن سال‌ها ماه رمضان مصادف  با چیدن گندم  و جو شده بود که اون جوان ها با زبان روزه به کار کشاورزی می پرداختند؛ که غلامرضا با اینکه سنی نداشت کار کشاورزی و درو گندم و جو می‌پرداخت که  بعد از مدتی به خانه برگشت سخت بیمار شده بود وسر درد های شدیدی گرفته بود و حتی کارش به نوار مغزی و عکس برداری کشید بعد ها متوجه شدیم که زمانی که در گرمای شدید تابستان بازبان روزه کار می کردند و وقتی که خیلی تشنه می‌شدند، یخ رو برروی پیشانی می‌گذاشتند، این کار باعث‌شده بود که مدت یک سال به درمان پرداخت. خلاصه که برای به ثمر رسیدن این انقلاب نو پا از هیچ کوششی دریغ نکرد، پاسداری مساجد و کشیک دادن درخیابان و تا زمانی که جنگ تحمیلی شروع شد لحظه‌ای از تلاش دست بر نمی داشت. او درمان جنگ به دنبال آموزش نظامی به پادگان امام حسین  (ع) اعزام شد. در ضمن او جوانی ورزشکار بود والیبال، فوتبال و همچنین تکواندو کار کار می کرد، اما ورزش جودو را به صورت حرفه ای دنبال می‌کرد و تا روزی که به جبهه اعزام شد ادامه داد و در مسابقات کشوری هم شرکت میکرد.
سال  ۶۱ زمانی که یک ماه از سال  تحصیلی می‌گذشت  راهی جبهه شد و در منطقه غرب کشور و بلندی های سومار به پدافند مشغول شد و در شب بیستم آبان ماه در عملیاتی به نام "مسلم ابن عقیل ۲" که کاملا توسط دشمن لو رفته بود به همراه دیگر هم رزمانش به شهادت رسید و پیکر پاکش هنوز بعداز حدود چهل سال پیدا نشده است.
مادر این شهید ۳۷ سال چشم انتظار بازگشت فرزندش ماند و پایش را از منزل بیرون نگذاشت که مبادا فرزندش بیاید و او در منزل نباشد زیرا این فرزند دلیر و مهربان زمانی که از مدرسه یا هر وقت که از جایی به خانه می آمد اگر مادرش در منزل نبود وارد خانه نمیشد و به دنبال مادر می رفت و تا ایشان را پیدا می‌کرد و با او وارد خانه میشد او خانه را بدون مادر قبول نداشت.


وصیت نامه : ندارد


مرکز نیکوکاری
جهادی
هیئت نوجوانان
خادمین
کتاب خانه
پیروان عترت
انصارالقیامه
مزار شهدا
دارالقرآن