تاریخ درج چهارشنبه 24 مرداد 1403 در 13:36 کد خبر : 5164
ف

پیام امام خمینی(ره) به مناسبت غائله پاوه

پیام امام خمینی(ره) به مناسبت غائله پاوه

26 مرداد 58

پیام امام خمینی(ره) به مناسبت غائله پاوه

جهت مشاهده کلیپ اینجا کلیک نمایید‏‎


بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏‏24 شهر رمضان 99 / 27 مرداد 58‏

‏‏از اطراف ایران، گروههای مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کرده اند‏‎ ‎‏که من دستور بدهم به سوی پاوه رفته و غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر می کنم؛ و به‏‎ ‎‏دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می کنم اگر با توپها و تانکها و قوای مجهز تا 24‏‎ ‎‏ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می دانم.‏

‏‏من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور می دهم که فوراً با تجهیز‏‎ ‎‏کامل عازم منطقه شوند؛ و به تمام پادگانهای ارتش و ژاندارمری دستور می دهم که‏‎ ‎‏ـ بی انتظارِ دستور دیگر و بدون فوت وقت ـ با تمام تجهیزات به سوی پاوه حرکت کنند؛‏‎ ‎‏و به دولت دستور می دهم وسایل حرکت پاسداران را فوراً فراهم کنند.‏

‏‏تا دستور ثانوی، من مسئول این کشتار وحشیانه را قوای انتظامی می دانم. و در‏‎ ‎‏صورتی که تخلف از این دستور نمایند، با آنان عمل انقلابی می کنم. مکرر از منطقه‏‎ ‎‏اطلاع می دهند که دولت و ارتش کاری انجام نداده اند. من اگر تا 24 ساعت دیگر عمل‏‎ ‎‏مثبت انجام نگیرد، سران ارتش و ژاندارمری را مسئول می دانم. والسلام.‏

‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏


بسم رب الشهدا والصدیقین
جمعه ۲۶ مرداد،چهل وپنجمین سالروز غائله پاوه وشهادت علمدارایثار ،جهادوشهادت اولین پاسدار شهید کرج علی رمضانپور
به امید شفاعت ودستگیری
این شهید یکی از 9 شهیدی است که مزار او در یادمان شهدای پاوه می باشد.


زندگی نامه شهید علی رمضان پور :
شهید علی رمضان‏پور در ۲۵ تیرماه ۱۳۴۰ش در جوادیه تهران دیده به جهان گشود. پنج ساله بود که خانواده از تهران به کرج نقل مکان کردند و در خیابان زرندی چهارصد دستگاه ساکن شدند. علی، دوران ابتدایی را در مدرسه فاتح (شهید مصطفی خمینی جهانشهر) گذراند و اول راهنمایی بود که خانواده‏اش به باغستان نقل مکان کردند. دوران راهنمایی را در مدرسه راهنمایی ترقی در گوهردشت طی کرد. علی‏رغم این‏که از هوش سرشاری برخوردار بود و در مدرسه شاگرد ممتازی بود، اما به‏دلیل فقر مالی خانواده مجبور شد مدرسه را رها کند و برای کمک در امرار معاش خانواده در یک آهنگری مشغول به کار شد. بعد از سه سال شاگردی چون بازار کار آهنگری مناسب نبود ، علی به تهران رفت و نزد دایی اش در خیابان ترقی مشغول به کار پرس‏کاری شود. بعد از آن بود که علی برای تحصیل خواهرش اهمیت بسیاری قائل شد و همیشه به پدر و مادرش سفارش می‏کرد که بگذارند خواهرش درس بخواند. یک سال از اشتغال او در پرس‏کاری می‏گذشت که جرقه‏های انقلاب شعله‏ور شد. خانواده علی از طریق دایی‏اش خبردار شدند که علی در راهپیمایی‏ها و درگیری‏ها شرکت می‏کند؛ وقتی خانواده خطرات این کار را به علی هشدار می‏دادند و سعی می‏کردند او را از شرکت در این‏گونه مراسم منصرف کنند، علی در جواب می‏گفت: «ما همه باید به امام کمک کنیم، دست به دست هم بدیم و حکومت طاغوت را نابود و حکومت اسلامی برپا کنیم.» پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، دشواری‏های پس از انقلاب پیش آمد. دوازدهم اردیبهشت‏ماه ۱۳۵۸ش زمانی که استاد مطهری توسط ضد انقلابیون به شهادت رسید، علی آن‏قدر بی‏تابی کرد که در بستر بیماری افتاد و یک هفته در خانه مادربزرگش بستری شد. بعد از آن، یک روز علی به خانه آمد و گفت که در پادگان ولی‏عصر (عج) عشرت‏آباد تهران به عضویت سپاه درآمده است. علی بعد از گذراندن دوره آموزشی سپاه با وظیفه حفاظت از راه‏آهن تهران، مشغول خدمت به انقلاب و نظام اسلامی می‏گردد. چندی بعد، علی به‏همراه تعدادی از پاسداران انقلاب اسلامی برای مقابله با غائله ضد انقلاب به فرماندهی شهید دکتر مصطفی چمران عازم کردستان می‏شود. یک هفته پس از رفتن علی، خبرهای ضد و نقیضی از کردستان به گوش می‏رسد؛ بعضی از اطرافیان، پدر و مادر علی را سرزنش می‏کنند که چرا اجازه داده‏اند پسرشان به چنین معرکه خطرناکی وارد شود. اخبار رادیو و تلوزیون و روزنامه‏ها نیز خبر از درگیری‏های شدید در شهرهای کردستان نظیر سنندج، مهاباد، سقز، پاوه و... می‏دهد تا این‏که چندی بعد، از طرف پادگان ولی‏عصر (عج) به خانواده رمضان‏پور اطلاع داده شد که علی در تاریخ بیست و ششم مردادماه ۱۳۵۸ هجری شمسی در غائله پاوه در کنار سردار سپاه اسلام شهید دکتر چمران و دیگر پاسداران مدافع کیان اسلام و مسلمین و امت مظلوم کُرد در آن سرزمین به شهادت رسیده و در همان خاک آرمیده است. آری! در عصر فراموشی‏ها و غفلت‏ها نیز می‏توان قوه جاذبه خاک را وانهاد و پای در حریم دلداگی‏ها گذارد تا آنجا که بهار در سادگی و ایستادگی درختان باغ عشق تنفس می‏‏کند و نسیم باد از فراسوی خلود و جاودانگی مشام جان حق‏جویان را معطر می‏سازد، بتوان در وانفسای معشیت و معصیت، دل بر کوی دلبختگان سپرد. شهید علی رمضان‏پور در نخستین ماه‏های تلؤلؤ پرشکوه انقلاب اسلامی، پای در رکاب امام عصر خویش، با شتابی شگفت خود را به کاروان عاشورای ۶۱ هجری رسانده و سه دهه پیش همراه با ۲۵ سرو به خون نشسته، در کنج غربت در خاک خاطره‏انگیز پاوه، همه دلداگان را به تأمل واداشته است که گر مرد رهی میان خون باید رفت... «می‏خواهم عرض کنم شهدای کردستان و خانواده‏های این شهیدان خصوصیاتی دارند که در دیگر استان‏ها کم‏تر دیده می‏شود و غالباً دیده نمی‏شود. این خصوصیات یکی این است که شهیدان این خطه مظلومانه‏تر و غریبانه‏تر به شهادت رسیدند و خانواده‏های آن‏ها صبر دشوارتری کردند.» (قسمتی از فرمایشات مقام معظم رهبری در دیدار خانواده‏های شهدا و ایثارگران کردستان ۲۲ اردیبهشت‏ماه ۱۳۸۸ش)

مرکز نیکوکاری
جهادی
هیئت نوجوانان
خادمین
کتاب خانه
پیروان عترت
انصارالقیامه
مزار شهدا
دارالقرآن